.
اون شب تو اوج مستي بوديم كه دعوت كرديم با ما برقصي
به خدا پاتيل بوديم
يعني اگه نبوديم هم دعوتت مي كرديم
ولي بوديم
تو كثافت مي ديدي ما دياريم با نگامون بهت ميگيم بيا با ما برقص ولي نمي اومدي
بابا يه ويسكي دو نفر مي اندازه و ما تنهايي يه ويسكي خورده بوديم
هنوزم تو فكر اينم چرا اينقدر دير پا شدي
مي خواستي ما ديوونه تر شيم
يا شايدم نگاه مارو دوس داشتي
كلا بيخيال
اونشب حال دادي
.
.
.
.
طرف تنها كسي بود كه من احتمال مي دادم دو جنسي باشه يعني مامانشم يكم انشكلي بود ولي خودش عين دو جنسي ها بود
نگو نميشه دو جنسي هارو از قيافشون شناخت
به خدا مي شه
اصلا وقتي مي رقصيد آدم مطمئن مي شد دو جنسيه
نگاش بيخبال نبود
نگاهش بي تفاوت نبود
بابا به خدا طرف دو جنسي بود
.
.
.
.
حالم از اون مرديكه احمق و راديو هد و دوستات بهم مي خوره