no wind no clouds no rain every thin seems ok


اگه اوضاع همينجوري پيش بره احتمالا تا چند وقت ديگه فقط غرورم واسم مي مونه
هنوزم وقتي دارم كتاب مي خونم سرمو مي آرم بالا ببينم بقيه دارن چي كار مي كنن
از اينكه با من همزاد پنداري مي كنيد متشكرم .
و كماكان دوست من جون مادرت يكم شجاع باش .
معمولا وقتي كم مي آرم لبخند ميزنم نمي دونم طرف مقابل هم مثل من گول مي خوره يا نه
احتمالا وقتي سنم بيشتر شه از 17 سالگي فقط نگاه عاقل اندر سفيه اش به كوچيكترا يادم بمونه
دودل بودن بزرگترين عذاب الهيه
خوب مثل اينكه همه چي مثل قبل شد خوشگل و بدبو


بيا منو بخور كثافت


حالم از اين تاثير پذيري به هم مي خوره . در به در دنبال استقلال شخصيت گشتن هم عالمي داره
حالم از اعتراف به ضعف به هم مي خوره .
فكرشو بكن بعد از يه روز سخت تازه بفهمي همه ذهنيت غلط بود .
به تخمم .
بازم اين سردرد هاي دوست داشتني . اگه بفهمم حشيش هم همين احساس رو داره ميرم طرفش .
آقاي قشقايي تورو خدا ديگه بهم نگو شرايط براي تو انجوري ايجاب كرده
هي دوست من جون مادرت يكم شجاع باش
يه چاقو اين احساس حقارت رو دور مي كنه


in contrast


خوب حقيقتا اوني كه انتظار داشتم نبود ولي كلا نمي دونم .
اين احساسات متناقض داره منو ديوونه مي كنه .
ولي خوبيش اين بود كه انگيزه هام چند برابر شد .
تاحالا به اينكه نباشه فكر نكردم .


de luppe


اي روح من
زندگي جاودانه را خواهان مباش
اما
موضوع ممكن را تا ژرفايش بررسي كن


و خداوند ترس را آفريد

0 comments

قرآن ترس را به خداوند مربوط مي كند داستيوفسكي ترس را مقدس مي شمارد مايكل ارول ترس را توهمي بي پايه و اساس مي داند و من ترس را پركاربردترين ابزار در دنيا مي دانم .
همه ما ترس هايي داريم ترس از تاريكي ترس از مرگ ترس از خدا و ... اينكه ما در زندگي از چه چيز مي ترسيم مهم نيست مهم اينست كه ما به خاطر ترسهايمان چه كارهايي انجام مي دهيم يا بهتر بگويم ترسهايمان مارا وادار به انجام چه كارهايي مي كنند. در طول زندگي چند هزار ساله بشر ترس هميشه وسيله اي براي عده اي بوده تا به مقاصدشان برسند .
كودكي به علت سوء تغذيه در حال مرگ است پدرش به خاطر ظلمي كه به او كرده اند توانايي مالي ندارد تا براي فرزندش غذا تهيه كند از او مي پرسند چرا دزدي نمي كني جواب او 2 حالت دارد :.1. ترس از خدا و ترس از مجازات در قيامت . 2 . به نظرم اين كار درست نيست . در حقيقت جواب دوم او اينگونه است : ترس از مخالفت در برابر اعتقادات و باور هاي ذهني . اكثر ما از مجازات شدن به خاطر عمل خلاف نمي ترسيم بلكه از نفس شكستن قانون مي ترسيم .
گاهي ترس هايمان را سركوب مي كنيم . گاهي توجيه شان مي كنيم ولي معمولا رهايشان نمي كنيم . و هميشه اين ترس در درون افراد وجود دارد پس اگر روزي خواستيد به چيزي برسيد كافي است بدانيد چگونه از ترس طرف مقابلتان استفاده كنيد .


و ما تو را بشارت دهنده و بيم دهنده فرستاديم


نامه اي براي يك فرانسوي

0 comments

سلام آقاي ژان ژاك دريدا صحبتي با شما دارم .
نمي دانم در كافه نشيني هايتان در پاريس چقدر شاد بوده ايد ولي در آثارتان شادي وصف ناپذيري به چشم مي خورد شادي عظيم پس از كشفي عظيم . آه لطفا به من نگوييد چند بار به خودكشي فكر كرده ايد چون در روزگار ما فقط ديوانگان به خودكشي فكر نمي كنند . پس از خواندن مقالاتتان شادي شما به من نيز منتقل شد ولي ديري نپاييد كه شادي به نا اميدي تبديل شد . نمي دانم شما بعد از رسيدن به گفته هايتان چگونه توانستيد باز هم سخن بگوييد . آقاي دريدا نمي دانم آيا غمگين بودن لازمه روشنفكر بودن است يا نه .
در چند مورد با شما مخالفم :فلسفه وجودي انسان را نمي توان انكار كرد آنگونه كه شما انكار كرده ايد فكر مي كنم در حال حاضر تنها چيزي كه جدا به آم معتقد هستم وجود م است بله من هم فيلم ماتريكس را ديده ام ولي كمي بيشتر بيانديشيد منظورم را خواهيد فهميد لزومي براي رستگار كردن جامعه نمي بينم نمي فهمم چرا شما رستگاري خود را در گرو رستگاري جامعه مي دانيد مگر شما نگفته ايد انسان خودخواه انسان پيروز است .
البته در اين مورد كه زندگي ارزش امتحان كردن را دارد جدا با شما موافقم ولي اي كاش عدالتي فراگير تر از آنچه شاهدش هستيم وجود داشت تا من با جان و دل خود را وقف آن كنم
در انتها اميدوارم روزي به ديدن من بياييد تا طرز روشن كردن پيپ را به من بياموزيد




دوستدار شما كور


About me

Last posts

Archives