what you want to know
Published Thursday, March 30, 2006 by pouyan | E-mail this post
.
شنيدم يه پيشگو اومده به شهرمون
با سرعت خودمو رسوندم بهش
گفت اول شخصيت تو رو تحليل مي كنم
گفنم باشه
گفت شخصيت تو مثل يه لحاف چهل تيكه مي مونه هر تيكه شو از يه جا يا بهتر بگم از شخصيت يكي كندي و بهش چسبوندي
گفتم يعني من هيچ خلاقيت و ابتكاري تو زندگيم ندارم
گفت خلاقيت تو چيدن اين تيكه ها كنار هم است تا بهترين بازده رو داشته باشه
گفتم حالا اين شخصيت خوبه يا بد و لطفا به من نگو كه خوبي و بدي وجود نداره
گفت احتمالا از نظر تو خوبه چون تورو به اهدافت مي رسونه گرچه بعضي وقتا راه رسيدنش زياد دلچسب نيست
وقتي داشتم مي اومدم بيرون گفت راستي مواظب زير اون پتو از گرما خفه نشي
گفتم باشه
راستي يادم رفت بگم بعدا فهميديم اسم او پيشگو فرويد بود
.